خيلي متاسفم كه هيچوقت ازم بخاري بهوا بر نخواست!
البته اين شايد لزوما بد نباشه چون بخارات جو رو بگند كشيدن!
ولي جالبه تو اين دنياي دو روزه كه حتي در اثر يك گوزيدن ساده
ممكنه يه سكته اي چيزي بياد سراغم دست به هيچ كاري نميزنم!
ريسك نه ها ! همين كاراي معمولي ! بله از قضاي روزگار ما هم اينطوري شديم !
ولي في النفسه كار بدي نيس! شايد يه جايي بدردمون خورد!
حتي از بوسيدن دختركي كه بر اثر بوسه من ممكنه فكر ازدواج بسرش بياد ابا دارم !
اين شايد ناشي ميشه از ترسيدن از مسئوليت ها !
ازدواج مسئوليت مياره و من هم گريزون از اين قضيه !
گاه گداري اين نه چندان زيباي خفته ما هم بيدار ميشه ما هم با نوازشي گولش ميزنيم و ميخوابانيمش !
خوب از قضا كرديم و شد !
البته اين شايد لزوما بد نباشه چون بخارات جو رو بگند كشيدن!
ولي جالبه تو اين دنياي دو روزه كه حتي در اثر يك گوزيدن ساده
ممكنه يه سكته اي چيزي بياد سراغم دست به هيچ كاري نميزنم!
ريسك نه ها ! همين كاراي معمولي ! بله از قضاي روزگار ما هم اينطوري شديم !
ولي في النفسه كار بدي نيس! شايد يه جايي بدردمون خورد!
حتي از بوسيدن دختركي كه بر اثر بوسه من ممكنه فكر ازدواج بسرش بياد ابا دارم !
اين شايد ناشي ميشه از ترسيدن از مسئوليت ها !
ازدواج مسئوليت مياره و من هم گريزون از اين قضيه !
گاه گداري اين نه چندان زيباي خفته ما هم بيدار ميشه ما هم با نوازشي گولش ميزنيم و ميخوابانيمش !
خوب از قضا كرديم و شد !